از ابتدای پیروزی انقلاب و بهدنبال تسخیر لانه جاسوسی، رژیم آمریکا اموال ملت ایران را در این کشور مسدود کرده است. درباره ارزش این اموال تاکنون مباحث گوناگونی در رسانهها و افکار عمومی مطرح شده و در جریان مذاکرات هستهای که بهامضای برجام منتهی شد نیز طرفین ارقام و آمار متفاوتی را اعلام کردند.
پولهای بلوکه شده یا درآمدهای نفتی که اجازه دسترسی به آنها نداشتیم هر میزانی که باشد، یک نتیجه واضح و عیان دارد و آن بدعهدی تاریخی دولتی است که این روزها برخی به آن دل خوش کرده و رفتار شیطانی او را بزک میکنند.
ارزش اموال مسدود شده ایران در آمریکا آبان ۱۳۵۹!
این مسئله یعنی ارزش اموال مسدود شده ایران در آمریکا موضوع تازهای نیست بلکه از ابتدای پیروزی انقلاب مطرح بوده و دولتها، رسانهها و حتی کارشناسان اقتصادی آمریکایی به تناسب رویدادهایی که اتفاق میافتاد، از آن سخن میگفتند. بهعنوان نمونه آبان ماه ۱۳۵۹ مطبوعات در گزارشی اعلام کردند: «ناظران اقتصادی آمریکا معتقدند داراییهای ایران که در آمریکا مسدود شدهاند در طول ۱۲ ماه گذشته ارزش بیشتری پیدا کردهاند. به نظر این ناظران اقتصادی ارزش یک میلیون و پانصد اونس طلای بلوکه شده ایران در آمریکا به یک میلیارد دلار رسیده است. علاوه بر این مبلغ ۵ میلیارد دلار سرمایه نیز در بانکهای آمریکا مسدود شده و وزارت خزانهداری ایالات آمریکا نیز از دی ماه سال گذشته دستور عدم ارائه سود به این سرمایهها را صادر کرده است.»
اموال مسدود شده ایران در آمریکا اعم از اموال دیپلماتیک، وجوه نقد، اموال نظامی و اموال محمدرضا شاه و خانوادهاش که در پی تسخیر لانه جاسوسی از سوی ایالات متحده مسدود و توقیف شد، براساس گزارش رسانهها به ۱۲ میلیارد دلار میرسد. در سال ۱۳۵۹ با میانجیگری الجزایر دو کشور بر سر استرداد دارایی ایران از سوی واشنگتن به توافق رسیدند. به موجب قرارداد الجزایر، آمریکا متعهد شد که با اعاده «وضعیت مالی ایران» به قبل از ۲۳ آبان ماه ۱۳۵۸ تمامی داراییها و اموال مسدود شده ایران که پس از تسخیر لانه جاسوسی توقیف کرده را آزاد کند اما این اتفاق هیچگاه روی نداد.
در جریان مذاکرات هستهای میان ایران و ۱+۵ که برخی به دیده امید به آن مینگریستند نیز رسانهها از این احتمال خبر دادند که آمریکا قسمتی از این اموال بلوکه شده را آزاد میکند ولی تاریخ نشان داده است که غرب بهویژه آمریکا هرگز به تعهدات خود عمل نکرده و نمیتوان امیدی به این تعهدات داشت و براساس آن گام به عقب برداشت. از سویی دیگر پرداخت اموال به سرقت رفته ملت ایران در ازای دریافت اموال دیگری از این ملت عقلانی به نظر نمیرسد و روی دیگر سکه ظلمی است که آمریکا در حق ملل دیگر روا میدارد. در این زمینه گفتنیهای زیادی وجود دارد که تاریخ آن را روشن خواهد ساخت که آیا اعتماد به آمریکا میتواند امید بخش باشد یا نه!
پیشنهاد خندهدار آمریکا و پاسخ قاطع شهید رجایی
در جلسه ۳۰ مهر ۱۳۵۹ مجلس شورای اسلامی «محمدعلی رجایی» نخستوزیر وقت گزارشی از سفر به نیویورک و سخنرانی در سازمان ملل به نمایندگان ارائه کرد. رجایی گفت: «خیلی تلاش شده بود که این سفر را، هدفش را، منحرف کنند و تبلیغات بسیار وسیعی کرده بودند که این سفر ظاهرش برای سخن در شورای امنیت است ولی باطناً برای مذاکره با مقامات آمریکائی است.»
رجایی افزود: «خدا همچنان که از ابتدای انقلاب یار انقلاب بود در اینجا هم این مکرشان را علیه خودشان کرد و هر چه تبلیغ کرده بودند وسیلهای شد برای بهرهبرداری بیشتر جمهوری اسلامی ایران.»
محمدعلی رجایی نخستوزیر همچنین در این روز در یک مصاحبه مطبوعاتی شایعه ملاقات با «ادموند ماسکی» وزیر خارجه آمریکا را قویاً تکذیب کرد.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا ایران قرار است از آمریکا لوازم یدکی بگیرد، گفت: «مدتی قبل ایران پولی برای خرید لوازم یدکی به آمریکا پرداخته که آنها پولهای ما را بلوکه کرده و چیزی در قبال آن به ما ندادند اما از طرفی چند تن از مقامات آمریکایی گفتهاند که در صورت آزادی گروگانها ما به ایران لوازم یدکی میدهیم که به آنها جواب میدهیم ما احتیاج به لوازم یدکی شما نداریم و مسئله گروگانها از نظر اهمیت در مرتبهای بسیار پائین قرار دارد و ما به آنها اهمیت نمیدهیم.»
گفتنی است به دنبال سفر شهید رجایی به نیویورک روزنامه فرانسوی «لویی لیبراسیون» نوشت، سفر نخستوزیر ایران به آمریکا برای شرکت در جلسه شورای امنیت سازمان ملل، شایعات توافق ایران و آمریکا در خصوص آزادی گروگانهای آمریکایی در برابر تحویل قطعات یدکی جنگی را افزایش داد. اما پس از آنکه مشخص شد محمدعلی رجایی با هیچ مقام آمریکایی و واسطهای در این خصوص مذاکره نداشته است، این موضوع تکذیب شد.
از سویی دیگر «روزالین کارتر» این شایعات را جنگ تبلیغاتی علیه شوهرش دانست و از ابراز تمایل آمریکا برای این مذاکرات و امتناع ایران خبر داد.
دموکرات و جمهوریخواه برای ما فرقی ندارند
درحالیکه این روزها برخی «هیلاری کلینتون» نامزد دموکرات انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را به «ترامپ» نامزد جمهوریخواه ترجیح میدهند، شهید رجایی در مصاحبه با رسانهها به یک اصل کلی اشاره میکند و میگوید برای ما فرقی بین جمهوریخواه و دموکرات وجود ندارد.
وی در پاسخ به سؤالی در مورد «کارتر» و «ریگان»، دو نامزد وقت انتخابات ریاستجمهوری آمریکا میگوید: «از نظر ما هیج فرقی نمیکند کدام یک رئیسجمهور شوند. ما آمادگی داریم که بدون درآمد نفت زندگی کنیم البته شکی نیست که نفت یک نقش مؤثر ایفا میکند اما انقلاب ما آن حرکت تکاملی مردم ما به نظر دولت در تنگ دستی بهتر صورت میگیرد تا در بینیازی مالی.»
شهید رجایی ۱۵ آبان همین سال نیز طی سخنانی گفته بود: «برای ما کسی که در آمریکا حکومت میکند مهم نیست، زمانی تغییر رئیسجمهور آمریکا در ایران تأثیر داشت که به آنها وابسته بودیم ولی دیگر ایران مستقل است و کارتر و ریگان برای ما هیچ تفاوتی نمیکنند.»
پیشبینی روزنامه غربی یک ماه پس از آغاز جنگ
«اشتادان زایگر»، بزرگترین روزنامه چاپ کلن در شماره ۲۸ مهر ۱۳۵۹ خود نوشت: «بازنده جنگ ایران و عراق صدام است.»
در این مقاله تأکید شده است: «رئیسجمهور جاه طلب عراق به تصور آنکه میتواند ایران تضعیف شده بعد از انقلاب را با جنگ غافلگیرانهاش به سر میز مذاکره بکشاند به ایران حمله کرد ولی حسابش اشتباه از آب درآمد.» در ادامه این مقاله ضمن اشاره به حمایت اردن از عراق آمده است: «حمایت شاه اردن از دولت بعث عراق به خاطر احتیاج مزمن او به پول است و در واقع صدام شاه اردن را خریده است.»
نظر شما